سرهنگ بعثی به حاج علی اکبر می‌گوید: «اینکه بگویم آزادت می‌کنم دروغ است، زیرا قدرت چنین کاری را ندارم، اما جز این هر کاری بخواهی برایت انجام می‌دهم.»

گروه ایثارو مقاومت پایگاه خبری تحلیلی احرارگیل؛هرجمعه باشما با شهدائیم،🌹جمعه های »شهدایی» احرار/ انگشت و انگشتری که دست داعشی‌ها افتاد. انگشتر پسرم کمی به انگشتش تنگ شده بود؛ به او گفتم: تو در ...

امام در سه بعدازظهر همان روز، از دنیا رفت! منتها پزشکان به مدد دستگاه‌ها تا ده و ربع آن شب، توانسته بودند ضربان را حفظ کنند! در آخرین لحظاتی که هنوز بیان داشت، خانواده را جمع کرد و گفت: «این راه سختی است، سعی کنید گناه نکنید!»

خدایا به منطقه جنگی آمدم تا به شهادت برسم و به معبود ابدیم برسم و خدایا راضی به رضای توام.

شهید انساندوست‌ در بخشی‌ از وصیت‌نامه‌اش‌ می‌نویسد: من‌ با دیده‌ای‌ باز، راه‌ خود راانتخاب‌ نموده‌ام‌. چون‌ معتقدم‌ فنا شدن‌ در راه‌ انقلابی‌ که‌ پنجه‌ در پنجه‌ ابر جنایتکاران‌ شرق‌ و غرب‌افکنده‌ است‌ و دارای‌ اهدافی‌ بسیار والا می‌باشد، خود یک‌ سعادت‌ و افتخار می‌باشد...».

بسیجی حاضر در عملیات «الی بیت المقدس» در خاطره‌ای اوضاع را روایت می‌کند: «ناگهان همه جا سرخ شد. گلوله‌های رسام انگار که مسابقه باشد، از روبه‌رو به سویمان هجوم آوردند. ستون، اول ماند. چند نفری غرق خون افتادند زمین.»

سرانجام برای دومین بار صبح روز ۱۳۶۲/۰۳/۲۳ در اولین روز ماه مبارک رمضان بوسیله ترکش خمپاره دشمنان خدا مزدوران بعثی صهیونیستی عراق از ناحیه سر آسیب کلی دید و به شهدای صدر اسلام پیوست.

ما به خاطر شما به جبهه رفته ایم ما به خاطر ملّت به جبهه رفته تا به اسلام مان ضربه وارد نکنند، حجاب خواهران را از بین نبرند.

گروه ایثارو مقاومت پایگاه خبری تحلیلی احرارگیل؛هرجمعه باشما با شهدائیم،🌹جمعه های «شهدایی» احرار/وصیت شهید محمدجواد طیبی گیلانی،رشت: هیچوقت ساکت نخواهیم نشست. وصـیـت نـامـه بسم الله الرحمن الرحیم انسان وقتی دیده به جهان باز ...

شهید «مرتضی اشکور کیایی» پس از اخذ دیپلم خود را جهت خدمت سربازی به نظام مقدس جمهوری اسلامی آماده کرد و بعنوان سرباز وظیفه توسط ژاندارمری خوزستان به مناطق جنگی اعزام شد و در بیست و هشتم فروردین ۱۳۶۵ [پنج روز مانده به روز تولدش] در منطقه زبیدات عراق به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

ما پیرو سرور و سالار شهیدان حسین بن علی(ع) هستیم ، همان حسین که با لب تشنه خود تشنگان را سیرات کرد. همان حسینی که حق مظلوم را از ظالم گرفت. همان حسینی که در عاشورا یزید و یزیدان را رسوا و فانی کرد.

خدایا؛ مشکلات این انقلاب را قابل حل بگردان تا مسئولین با کارهای سازنده خویش تجلی بخش نیاز مردم محروم و دردمند باشد.

شهید اسماعیل پوربحر متولد ۷ مرداد ۱۳۴۷ بخش هندخاله شهرستان صومعه سرا در تاریخ ۱۴ خرداد ۶۷ در ماووت عراق به خیل شهدا پیوست.

مادرم شجاع و با استقامت باش و سجده شکر بجای آور که خداوند عزت تو را می خواهد و امتحان می کند مبادا در امتحان بی صبری کنی . انسان چقدر می تواند عمر کند ؟ ! خواه ناخواه باید از این دنیای مادی رفت ، پس برای آخرت خود توشه بردارید .

ای کاش من هزارها جان داشتم برای خدا و برای اسلام و قرآن فدا می کردم تااسلام عزیزمان را از دست دشمنان نجات می دادم

سعی کنید حزب الله باشید و حزب الله باقی بمانید، نه حزب باد که در مواجهه با حزب الشیطان دچار از هم گسیختگی روحی، روانی و فکری می‌شوند و در کلام و عمل همراه آن‌ها می‌شوند.

امت حزب الله و شهید پرور ، امروز جامعه ما در معرض هزاران دشمن ضد دین واقع شده است ، اگر ما پیرو خط امام بوده و پیروی از ولایت فقیه کنیم هیچ دشمنی نمی تواند انقلاب ما را ضربه بزند . امروز چشم همه محرومان دنیا به رهبر و امت ایران دوخته ، پس نگذاریم این نور الهی از میان ما رفته ، پس نگذاریم رحمت الهی از میان ما برداشته شود .

شهید مسعود قدرشناس در سن ۱۷ سالگی به صورت داوطلبانه به خدمت نظام وظیفه نائل گشت و بعد از گذراندن سه ماه آموزشی به منطقه عملیاتی پنجوین اعزام شد. او بعد از گذراندن ۱۸ ماه از خدمت نظام وظیفه، در تاریخ ۱۳۶۷/۰۴/۰۲ به فیض عظیم شهادت نائل آم