جمعه های شهدایی احرار/ برگی از زندگی شهید مهندس شاپور رسول زاده/ شهرستان تالش
برگی دیگر از جمعه های شهدایی احرار، این هفته گروه ایثارو مقاومت پایگاه خبری تحلیلی احرارگیل،نگاه دل شما عزیزان را به زندگی نامه شهید ستوان سوم وظیفه مهندس شاپور رسول زاده به روایت پدر شهید توصیه می نماید.
روایتی از زندگی تنها شهید روحانی ترور شهرستان رودسر حاج عبدالحسین رضایی + تصاویر
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی احرارگیل، خبر برگزاری یادواره روحانی شهید حاج عبدالحسین رضایی، تنها شهید روحانی ترور شهرستان رودسر ما را به خود آورد. شهیدی که تاکنون کمتر از ...
اختصاصی/ امشب کاررا یکسره می کنم!
گفتم : آقا غلامرضا! به حرفای اینا توجه نکن!!
با لحجه«گیلکی» رشتی خطاب به بنده،گفت: امشب کاررا یکسره می کنم!
جمعه های شهدایی احرار/ وصیت نامه پاسدار شهید محمود قنبرخواه رودسر+ تصاویر
بنا به دعوت قرآن در لبیک به ندای الله که از حلقوم سرشار از عشق رهبر عزیزمان طراوت می گیرد. در جهادی آگاهانه و عاشقانه شرکت کردم.
جمعه های شهدایی احرار/ برگی از زندگی سردار سپاه اسلام شهید غلامرضا بامروت،رشت+ تصاویر
شهید بامروت بیش از ۱۴ بار در جبهه ها بویژه در عملیات های فتح المبین و بیت المقدس و محرم، والفجر مقدماتی ، والفجر ۶، کربلای ۴و۲ و کربلای ۵ همواره حضوری بی باک و شجاعانه در نبرد با دشمنان متجاوز داشت.
جمعه های شهدایی احرار/ یاد نامه رزمنده خستگی ناپذیر «شهید بهروز خانجانی» “هرات بر” رحیم آباد»+ تصاویر
برگی دیگر از جمعه های شهدایی این هفته ی گروه ایثار و مقاومت پایگاه خبری تحلیلی احرارگیل، سردارخستگی ناپذیر «شهید بهروز خانجانی»هراتبر،رحیم آباد»، رودسر
جمعه های شهدایی احرارگیل/ نوجوان بسیجی شهید «احمدنخستین لشکاجانی»، رودسر
جمعه های شهدایی پایگاه خبری تحلیلی احرارگیل،این هفته؛ نوجوان بسیجی شهید «احمدنخستین لشکاجانی»، رودسر
جمعه های شهدایی احرار/ برگی از زندگی «سردار شهید ابراهیم کشاورز»، لاهیجان
«سردار شهید ابراهیم کشاورز» معلم گیلانی است که از تدریس در جبهه علم تا عروج در جبهه عشق را درنوردید و عاشقانه عروج کرد.
گفتوگوی خواندنی با فرزند شهید «حسن معین لشکاجانی»: پدرم هیچ وقت ما را تنها نمیگذارد
فرزند شهید لشکاجانی با بیان اینکه پدرم در بسیاری از شرایط سخت زندگی دست ما را گرفته و ما را تنها نگذاشته است، گفت: ما هنوز با پدر زندگی میکنیم، عکس او را در گوشیهای تلفن همراهمان داریم و وقتی اتفاقی در جامعه میافتد، خودمان را میگذاریم جای پدر که اگر الان بود، چه میکرد.
جمعه های شهدایی احرار/ اصرار داشت که سریعتر شهدا را بفرستم…
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی احرارگیل، تیرماه ۷۸ بود. حوادث سیاسی و فرهنگی مردم را دلتنگ شهدا کرده بود. سردار باقرزاده اکیپهای تفحص را جمع کرد و گفت: «مردم تماس میگیرند و درخواست میکنند مراسم تشییع شهدا بگذارید تا عطر شهدا حال و هوای جامعه را عوض کند».
جمعه های شهدایی احرار/ شهید محمدعلی کرامتی ۲ روز بعد ازدواج به جبهه اعزام شد و در هفته اول ازدواج شهد شهادت نوشید
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی احرارگیل،شهید محمدعلی کرامتی از شهدای برجسته شهرستان ماسال است که تنها ۲ روز پس از ازدواج راهی جبهه های جنگ شد و به مقام شهادت رسید.
جمعه های شهدایی احرار/ برگی از زندگی شهید رامین امیری؛شهرستان ماسال
شهید رامین امیری که به علت صغر سن با شناسنامه برادر بزرگتر به جبهه هه اعزام شده بود در ۲۱ آبان سال ۶۲ در حالی که تنها ۱۵ سال داشت به شهادت رسید.
فرازی از مناجات شهید حسن طلوعی – شهرستان بندرانزلی
خدایا می دانم که غبار سیاه گناهان گذشته ام مانع از رسیدن این درد دلم با تو می شود اما باز امیدوارم قطره ای از دریای بیکران الطافت بر ما بریز .
دفترچه خاطرات «روزنگار و دست نوشته» نوجوان بسیجی شهید محمدرضا زمانی .لوشان/ شاید دیگر برنگردم،مادر!
...دیشب حرکت نکردیم .احتمالاً امشب حرکت ما صد در صد می باشد الآن فکر می کنم ساعت ۵/۱ باشد برای محمود و نبی نامه نوشتم .البته مال نبی بیشتر جنبه ی وصیت نامه داشت. فعلاً نامه را لای این دفتر چه می گذارم تا بعد به تعاون بدهم .
مرا اینجا دفن کنید!
در حالی که مزار شهدا را یکی یکی فاتحه می دادیم با هم به مزار شهید یوسف ارشاد رسیدیم که شهید یوسف فدایی رو به ما کرد و گفت :مرا اینجا ؛ در کنار مزار شهید یوسف ارشاد دفن کنید، ما همه خندیدیم و حرف او را به شوخی گرفتیم.
با بقیه بچه هایم خیلی فرق داشت!
مادر شهید رضا موسی پور: لحظه لحظه زندگی رضا برایم خاطره است.از همان کودکی با بقیه بچه هایم خیلی فرق داشت.همیشه در فکر من بود.دلسوز و مهربان بود.
جمعه های شهدایی احرار/ برگی از زندگی طلبه شهید مسعود علیزاده
جمعه های شهدایی ویژه برنامه هفتگی پایگاه خبری تحلیلی احرارگیل،اینبار برگی از زندگی حماسی طلبه شهید مسعود علیزاده
بار همین است که می بینی، کامیون لازم نیست!
گفتم چرا اینطوری وسایل را بار زدید، پس بقیه اسباب چه می شود آنها در جوابم گفتند که بار همین است که می بینی، کامیون لازم نیست، گریه ام گرفت .!!