خدایا ! تا این لحظه که وصیت نامه را می نویسم و می خوانم پر از گناه و معاصی هستم من به امید پیروزی به جبهه قدم گذاشته ام ولی می خواهم پیروزیم را در شهادتم ببینم مرا به سوی خودت فراخوان .

شهید کاظمی ۲۸ سال پیش رفت که شهید بشود ولی نشد اما بعد از ۱۹ سال حسرت و تحمل هجران دوستان و همرزمانش، در سالگرد عملیات کربلای ۵ شهید شد.

سردارمهدی کاظمی‌پور گفت: غلامرضا بسیار خوش خلق، خوش بیان، رئوف و شجاع و تا پای جان مدافع اسلام بود.

همسر شهید عین الله زاده: یادم هست روزیکه با ماشین سپاه از جلوی خانه عبور می کرد٬ گفتم : اردشیر مرا نیز به خانه ی مادرم برسان . او گفت : این ماشین بیت المال است و از خدایم شرمنده خواهم شد.

پیکر نود و سه پرستوی خونین بال دفاع مقدس دقایقی پیش از مرز بین المللی شلمچه وارد خاک میهمن اسلامی شد.

محمد رضا رفیعی ۹ ساله خردسال ترین رزمنده دفاع مقدس بود که خبر شهادتش را اینگونه اعلام کردند: محمد رضا رفیعی ۹ ساله با زبان روزه به شهادت رسید.

همسر شهید سجاد طاهرنیا نیز در دیدار با کاروان خبری کمیته ارتباطات و اطلاع‌رسانی ستاد دهه فجر انقلاب اسلامی گیلان اظهار کرد: شهید طاهرنیا پشتیبان ولایت و مقام معظم رهبری بود.

شافعی: بدون اراده ، نمازم را به هم زدم و سرم را به طرف او برگرداندم . در میان گرد و غبار و دود ناشی از انفجار ، دست های آقا مهدی را دیدم که به آسمان بلند است و دعای قنوت را به آسمانیان هدیه می نمود .

شهید سجاد عفتی برای اینکه با رفتنش به سوریه موافقت شود دو هفته پشت سر هم روزه گرفت و بالاخره رفتنی شد و به مقام پرفیض شهادت دست یافت.

وقتی او را سوار آمبولانس کردیم، خیالم جمع شده بود که او دیگر به عقب انتقال داده می‌شود، ولی نمی‌دانستم درست ۱۰۰ متر آن‌طرف‌تر ـ سر سه‌راه شهادت ـ نورافکن تانک منتظر عبور ماشینی از آنجاست.

۸ سال جنگ تحمیلی در جبهه فضایی فراهم کرده بود تا رزمندگان اسلام فرصت پیدا کنند نوع جدیدی از زندگی را تجربه کنند.

روایتی از شهید ساسان پور نقاشیان از شهدای اولیه دفاع مقدس(اولین مردان مرد) اززبان خود شهید در دفترخاطراتش.

من به صورتش نگاه نمی کردم چون خیلی دوستش داشتم و اگر نگاه می کردم، دلم به حالش می سوخت. گفتم حالا بمون اگر نری بهتره. دیدم گریه کرد و به التماس افتاد. من هم گریه‌ام گرفت. آخرش نتوانستم مقاومت کنم. گفتم باشه ایراد نداره. حتی به شوخی هم گفتم نری شهید بشی!

... یادتان باشد در تمامی مراحل زندگی فقط توکل کنید به خدا و قناعت کنید و به هرچیزی که خداوند به شما داده راضی باشید و از کسی جز خداوند چیزی نخواهید .

مادر درجوابم می گفت : تودست بکش ماجرا نیستی ! اینگارشدی عزرائیل خانه ما! .می ترسم آخرکاردست مابدهی!! ... خبرشهادت علی حسن که رسید ،گفتم: خدایا ! جواب مادرم باخودت!

... عملیات کربلای ۵ پشت خاکریزی رسیدیم ، شهید اصغریخواه را دیدم درحالیکه غذا را لقمه گرفته و در دهان اسیر مجروح عراقی می گذارد و سپس جای زخم اسیر عراقی را باندپیچی کرد .

مجروحین عراقی پوتینم را می گرفتند و استمداد می کردند که آنها را با خودم طرف مقرّ ایرانی ها ببرم ولی به یاد قضیه شهادت علیجانی که مجروح بود و عراقی ها سرش را بریده بودند افتادم و در همان موقع ...

امیر سرتیپ شهید عبدا... عیسی پور یکی از اعضای موثر در کشف و دستگیری عوامل کودتای نافرجام نقاب (پایگاه هوایی شهید نوژه) بود.