فاقد تصویر شاخص

می خورم با تو و دیگر غم دنیا نخورم…

 
فاقد تصویر شاخص

در مکتب غم تو چنین نکته دان شدم…

 
فاقد تصویر شاخص

بر منتهای همت خود کامران شدم…

 شهیدان : مهدی خوش سیرت . وحید رزاقی راد و فرهاد لاهوتی
فاقد تصویر شاخص

وز دور بوسه بر رخ مهتاب می زدم…

 
فاقد تصویر شاخص

تا شدم حلقه به گوش در می خانه ی عشق/ هر دم آید غمی از نو به مبارکبادم…

 
فاقد تصویر شاخص

شبی دل را به تاریکی ز زلفت باز می جستم/ رخت می دیدم و جامی هلالی باز می خوردم…

 
فاقد تصویر شاخص

به سامانم نمی پرسی نمی دانم چه سر داری/ به درمانم نمی کوشی نمی دانی مگر دردم؟

 
فاقد تصویر شاخص

گرت چو نوح نبی صبر هست در غم طوفان/ بلا بگردد و کام هزارساله برآید…

 
فاقد تصویر شاخص

حالتی رفت که محراب به فریاد آمد…

 
فاقد تصویر شاخص

ساقی بیار باده و با مدعی بگوی/ انکار ما مکن که چنین جام جم نداشت…

 
فاقد تصویر شاخص

سحر بلبل حکایت با صبا کرد…

 
فاقد تصویر شاخص

سر ارادت ما و آستان حضرت دوست/ که هرچه بر سر ما میرود ارادت اوست…

 
فاقد تصویر شاخص

گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت…

 
فاقد تصویر شاخص

شکایت شب هجران نه آن شکایت حال است…

 
فاقد تصویر شاخص

در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود…

 
فاقد تصویر شاخص

به غمزه رونق بازار سامری بشکن…

 
فاقد تصویر شاخص

بوسه بر درج عقیق تو حلال است مرا/ که به افسوس و جفا مهر وفا نشکستم

 
فاقد تصویر شاخص

دل به هوای کوی تو این همه دود می کند…

 
1 2 3 4 130