پایگاه خبری تحلیلی احرارگیل [1]،عیدانه احرار/ زندگی نامه شهید ابوطالب عزمی بخش گوچصفهان، شهرستان رشت [2]
پاسدار شهید ابوطالب عزمی کوچصفهانی در تاریخ ۱۹/۸/۱۳۴۱ در خانوده ای مذهبی و متدین در شهرستان آستانه اشرفیه دیده به جهان گشود . و تحت تربیت پدر و مادر مکرمه اش با اسلام آشنا و با سیره و زندگی ائمه هدی علیه السلام انس گرفت .فلذا قبل از ورود به سن مدرسه ابتدا برای فراگیری و قرائت قرآن مجید به مکتب خانه رفت .
وی تحصیلات ابتدایی تا مقطع دبیرستان را در شهرستان آستانه اشرفیه سپری کرد و در حین تحصیل برای کسب اطلاعات به مطالعه کتابهای غیر درسی هم علاقمند بود .
گاهی اوقات فراغت به کوهنوردی و راهپیمایی و مسافرتهای زیارتی به اتفاق دوستانش می رفت . و در فرصتهای مناسب سعی می کرد پدرش را در کارهای مغازه یاری نماید .
با اوج گیری فعالیت مردم مسلمان و مبارز علیه حکومت ستم شاهی ، او نیز به همراه برادر شهیدش محمد حسین عزمی و دیگر جوانان پرشور و انقلابی آستانه اشرفیه در تظاهرات خیابانی شرکت و با دست نویس کردن پیامهای حضرت امام خمینی (ره) اقدام به توزیع آنها نمودند و بدینسان انزجار خود را از حکومت استبداد پهلوی اعلام داشتند .
شهید ابوطالب عزمی برای روشنگری و در بر پایی جلسات مذهبی و بحث و انتقاد برای جذب جوانان و نوجوانان آستانه اشرفیه تلاش فراوان نمود .
با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ، رشد فکری و عقیدتی سیاسی وی به اوج خود رسید. و در برخورد با منافقین و دیگر گروههای فریب خورده در حالیکه بسیار جدی بود، لیکن با برخورد منطقی و استدلالی خود تاثیر عالی بر روی آنان می گذاشت.
با تشکیل سپاه پاسداران به دستور امام و مقتدایش به عضویت بسیج و سپاه شهرستان آستانه اشرفیه در آمد ، تا بدینسان بیشتر از نظام مقدس جمهوری اسلامی که به برکت خون هزاران شهید بدست آمده بود بخوبی حراست و پاسداری نماید ، فلذا مسئولیت روابط عمومی سپاه را پذیرفت و دراین راستا بسیار تلاش نمود و حتی برای راه اندازی پایگاه مقاومت از فروش موتور سیکلت شخصی اش نیز دریغ نورزید تا محل مناسبی برای تجمع و هدایت و روشنگری نوجوانان و جوانان فراهم آورد .
با آغاز جنگ تحمیلی بسیار تلاش نمود تا موافقت مسئولین سپاه را برای اعزام به جبهه های نبرد با دشمنان بعثی جلب نماید، و موفق شد تا در عملیات فتح المبین شرکت نماید . پس از مدتی مسئولیت تدارکات و پشتیبانی سپاه آستانه اشرفیه به ایشان سپرده شد و پس از آن چندین مرحله به غرب کشور اعزام شد.
در سال ۱۳۶۱ با دختری مومنه زندگی مشترکش را بنا نهاد و ثمره این پیوند مقدس دو فرزند پسر به نام های آقا محمد حسین و آقا محمد حسن می باشد، که امروز این فرزندان شهید در سنگر علم و دانش و در دانشگاه ادامه دهنده راه پدر بزرگوارشان هستند. شهید ابو طالب پس از شهادت برادر شهیدش محمد حسین و سایر دوستان و یاران نزدیک خود در عزمش راسخ و استوارتر می گشت، او که شاهد کوچ غریبانه و مظلومانه آنان بود و با آوردن پیکر هر شهیدی به شهرستان آرام و قرار را از او بریده بود، لذا با اصرار و پیگیری های مکرر موفق شد مسئولین سپاه را راضی نماید ، لذا به نقده کردستان اعزام شد و مسئولیت تدارکات گردان را پذیرفت . و در کنار آن به کارهای فرهنگی نیز می پرداخت خصوصا در بر پایی نماز جماعت خیلی اهتمام می ورزید .
بالاخره طی آخرین ماموریتی که به وی و یک گروه ۲۰ نفری برای حفاظت از جاده ای در حال ساخت که در منطقه اشنویه داده بودند،
شهید بزرگوار ابوطالب عزمی جوان با اخلاصی که آسمانی بود و بسیط زمین را جای ماندن ندانست و دل به مهر دنیای فانی نبست و در جنگ با جنود ابلیس ؛ هم پرواز فرشتگان و همنشین با مقربان الهی گردید .
(( روحش شاد ، یادش گرامی ، و راهش پر رهرو باد ))
————————————————————————————————————————————————–