- پایگاه خبری تحلیلی احرارگیل - https://ahrargil.ir -

جمعه های«شهدایی»احرار/ زندگی نامه شهید محرمعلی قدمی رزداری شهرستان رضوانشهر

گروه ایثارو مقاومت پایگاه خبری تحلیلی احرارگیل: [1] هرجمعه باشما باشهدائیم؛ جمعه های«شهدایی»احرار/ زندگی نامه شهید محرمعلی قدمی رزداری شهرستان رضوانشهر

محرمعلی قدمی رزداری در نوزدهم ماه خرداد سال ۱۳۴۷ در روستای رزدار خوشابر دیده به جهان گشود، چون اکثریت خانواده های روستائی اعتقا عمیقی به اسلام و سنت پیامبر دارند خانواده او نیز همچون خانواده های دیگر به خاطر ریشه عمیق دینی که دارند نام او را محرمعلی نهادند چون در ماه محرم تولد یا فته بوده او در سن ۷ سالگی وارد مدرسه شد و تا کلاس چهارم ابتدائی را در روستا ی خود، با مشکلاتن  فراوانی مثل دوری و نامساعد بودن راه و فقدان معلم با تجربه درس خواند. بعد از کلاس چهارم دیگر به مدرسه نرفت علت آن هم نبودن مدرسه پنجم ابتدایی و دسترسی نداشت به امکانات تحصیلی و مشکلات دیگر خانوادگی بود، او بعد از ترک تحصیل کردن پدر پیر خود را در کارهای کشاورزی کمک فراوان می کرد و سن ۱۵ سالگی تا هنگام سربازی تابستان و پائیز با بچه های محل به سر کار می رفتند و  کارگر کار می کردند.
او حسن نیتی که داشت با همه افراد خصوصاً دوستان و همسن و سالهای خود مثل برادر دلسوز و دوست مهربان رفتار می کرد و در قلب همه آنها جای داشت. خبر شهادت  او همه آنها را افسرده و اندوهگین ساخت وجود مطهرش خالی از هرگونه کینه و تکبر بود و اعتقادش بر این بود که با همه باید مهربان بود دل آنها را بدست آورد و نباید  کسی را از خود رنجانید و آزورده خاطر کرد همیشه می گفت ای کاشکی دست من هم جائی بند بود و می توانستم به این مردم خدمت کنم و سعادتمند ترین افراد کسانی هستند که عمر خود را وقف خدمت مردم  قدرشناس میکنند.
او تقوا و پرهیز کاری را رکن اساسی ایمان به خدا می دانست  می گفت: باطن انسان باید الهی باشد نه چهره و ظاهر ایشان چه بسا افرادی برای فریب افکار عمومی ظاهری الهی و با تقوائی داشت باشند  اما باطن آنها  همچون منجلاب کثیف و آلوده باشد ، وقتی صحبت از جنگ می شد میگفت جنگی که بر ما تحمیل شده همه باید از کشور دفاع کنند و نباید خون شهدا پایمال شود ثمره خون شهدا باید درخشنده ترین پیروزی برای ملت ستمدیده ما به ارمغان آورد و بازماندگان باید را شهیدان را ادامه دهند چطور بعثی ها توانستند به خاک میهن ما حمله ور شوند و ما نمی توانیم از آن دفاع کنیم.
او عشق و علاقه  فراوانی به میهن و دفاع از میهن اسلامی داشت سر انجام در دی ماه ۶۶ خود را معرفی کرد و تاریخ اعزام او ۱۰ ماه بعد بود ولی مصرانه در ۲۰ دی ۶۶ اعزام شد ه عشق وعلاقه فراوانی به جبهه  و جنگ داشت مدت آموزشی خود را در پادگان قائم تربت حیدریه گذراند ۲۷ اسفند ۶۶ به مرخصی کوتاهی آمد و در روز ۵ فروردین ۶۷ به پادگان برگشت پس از ۱۵ روز تقسیم شدند و ایشان در لشکر ۸۸ زاهدان افتادند و پس از ۴۳  روز خدمت در جبهه در منطقه سومار به فوز عظیم شهادت و به هدف مقدس خویش نائل آمد و برای خانواده  خویش درخشنده ترین افتخارات راآفرید و ما را با یک دنیا غم و اندوه  تنها گذارد  و به معبود یکتا بی همتا ی خود پیوست.