- پایگاه خبری تحلیلی احرارگیل - https://ahrargil.ir -

جمعه های«شهدایی» احرار/ برگی از زندگی حماسی شهید ایوب میرزایی، شهرستان تالش

گروه ایثارو مقاومت پایگاه خبری تحلیلی احرارگیل [1]؛هرجمعه باشما باشهدائیم ؛جمعه های«شهدایی» احرار/ وصیت نامه شهید ایوب میرزایی، شهرستان تالش.

 

معلم شهید ٬ایوب میرزایی در سال ۱۳۳۴ در خانواده ای روستایی و کشاورز  از توابع شهرستان تالش ٬دیده به جهان گشود . دوران کودکی را با سختی و کمبود امکانات ٬سپری نمود . وی مقاطع تحصیلی ابتدایی و راهنمایی را در زادگاهش با موفقیت به پایان رساند . به دلیل مشکلات اقتصادی خانواده و نبود هنرستان در شهرستان ٬با عشق به تحصیل در هنرستان صنعتی لاکان ثبت نام نمود و با موفقیت ٬موفق به اخذ دیپلم گردید و پس از آن ٬جهت ادامه تحصیل ٬وارد دانشسرای راهنمایی تحصیلی رشت شد

و توانست در رشته ی حرفه و فن ٬مدرک فوق دیپلم را  اخذ نماید . ایو ب٬در ایام شکوفایی انقلاب اسلامی ٬به عنوان یکی از مبارزین و فعالین ٬بر علیه رژیم فاسد پهلوی به پاخاست و در تظاهرات و راهپیمایی ها٬نقش مهم و اساسی را ایفا نمود . پس از به ثمر نشستن شکوفه های انقلاب و فراهم شدن محیط های فرهنگی و مذهبی ٬وی در کمیته ی  انقلاب اسلامی لشت نشا به فعالیت پرداخت . شهید میرزایی در کوچصفهان رشت  به عنوان دبیر حرفه و فن ٬به خدمت مشغول شد .

وی در ایام تابستان ٬جهت تبلیغ و حفظ دستاوردهای انقلاب ٬به کمک برادران حزب اللهی شتافته و به آموزش جوانان و نوجوانان می پرداخت  و در این راه ٬از هیچ کوششی دریغ نمی ورزید . شهید ٬انسانی متدین ٬مهربان و خوش اخلاق بود . در برابر مشکلات بسیار صبور بود . وی در اوقات فراغت ٬به مطالعه ی کتاب های دینی و سیاسی مبادرت می ورزید و سعی می نمود با دیدی عمیق به مسائل پیرامون خود توجه نماید . ایوب در سال ۵۹ به زادگاهش بازگشت و در انجمن اسلامی آن جا فعالیت خود را آغاز نمود . پس از آن در اوایل شهریور ماه به عنوان مدیر دبیرستان امام شافعی پره سر از توابع رضوانشهر منصوب و با جدیت به انجام وظیفه پرداخت . وی در اولمهر ماه سال ۶۰ ٬طی سخنرانی ٬افکار شوم و پلید منافقین و دشمنان کوردل انقلاب را بر شمرد و از اهداف بلند و آرمانی حضرت امام خمینی ( ره ) سخنانی ایراد نمود . پس از آن منافقین ٬او را مورد تهدید قرار داده و در مدرسه و منزل ٬با فرستادن نامه ٬وی را از این کار باز می داشتند اما ایمان راسخ و نگاه عمیق و انقلابی شهید بی هیچ پروایی در راهی که برگزیده بود او را در ادامه ی مسیر ٬دلگرم می نمود . شهید میرزایی در این باره  به مادرش می گفت :

 « در جایی که تدریس می کنم ٬منافقین زیادی به فعالیت مشغولند  و من در آنجا به شهادت خواهم رسید  . »

وی همچنین در سفارشات به مادر می گفت : «  اگر شهید شدم برایم  گریه نکنید چرا که من گناهکارم . »

ایوب بارها در سخنانش می گفت : « خدایا می دانی که من مردن در راه حق ( اسلام ) را بهتراز آن گناهی می دانم که مرا به آن می خوانند و می گویند از دعوت مردم  به دین اسلام دست بردار . »

و سرانجام در تاریخ ۲۸/۷/۱۳۶۰ یکی از عوامل منافقین در نزدیکی مدرسه ٬با شلیک گلوله ٬مغز مالامال از اندیشه اسلامی او را متلاشی نمود و او چون مولایش حسین بن علی ( علیه السلام ) به شرف شهادت نائل آمد . پیکر پاک و مطهرش ٬پس از تشییع با شکوه ٬در مزار شهدای تالش ٬به خاک سپرده شد .

از این شهید بزرگوار دو فرزند به یادگار مانده که هم اکنون در عرصه ی علم و عمل ٬همچون پدر ٬در صحنه ی انقلاب می درخشند .

                                                              روحش شاد و یادش گرامی