- پایگاه خبری تحلیلی احرارگیل - https://ahrargil.ir -

جمعه های«شهدایی» احرار/ برگی از زندگی طلبه شهید مهرداد غلامی پره؛ شهرستان رودبار

گروه ایثارو مقاومت پایگاه خبری تحلیلی احرارگیل [1]؛هرجمعه باشما با شهدائیم، جمعه های«شهدایی» احرار/ برگی از زندگی طلبه شهید مهرداد غلامی پره؛ شهرستان رودبار.

فرزند نصرت در دوم آبان ماه سال ۱۳۴۳ در روستای انارگل  از توابع شهرستان رودبار استان گیلان در خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود.

اودوران کودکی اش را در روستا همراه با بازی های کودکانه همراهبا دیگر هم سن وسالانش آغاز نمودوخانواده او از اینکه خداوند چنین گوهر ارزشمندی بهآنها هدیه داده است شاکر بودند.

تفاوت های بسیاری با دیگر بچه ها داشت از وقت بازی هایش کم میکردوبه پدر کمک می کردعلاقه زیادی به قرآن پیدا نموده بود به بزرگتر ها احترام می گذاشتوهر وقت سالمندی ویا ناتوانی را می دید که احتیاج به کمک دارد به سمت او می دوید وبهاو کمک می کرد.

پس از گذراندن دوران کودکی اش راهی مدرسه شدودر سن هفت سالگیدوران ابتدایی تحصیلات خودرادر مدرسه ابتدایی روستای انارگل آغازنمودوتا کلاس پنجمابتدایی با موفقیت وبا کسب نمرات عالی درس خواند.

هوش واستعداد بالای او باعث شده بود تا مورد توجه معلمین ومسئولینمدرسه قرار گیردواخلاق خوب اوورفتارر مهربانش جای اورا در دل هم کلاسی هایش باز کردهبود.

بعد از طی دوران کودکی تا کلاس پنجم ابتدایی را در روستای انارگلگذراند و برای ادامه تحصیل به تنکابن عزیمت نمود و تا پایان دوره متوسط را در آنجامشغول به تحصیل بود . شهید مهرداد غلامی بنا به عشق و علاقه وافری که به اسلام و قرآنو ائمه اطهار (ع) و روحانیت عظیم الشان داشت

او با رشد فکری وجسمی که پیدا کرده بود وهر روزی که از عمر با برکت او می گذشت علاقهاش به قرآن وعلوم حوزوی بیشتر می شدوهمین علاقه ذاتی او باعث شده بوددر مراسمات عذاداریودعا ها در مسجد شرکت نماید.

شهید مهرداد از همان کودکی‌ با کار و تلاش رفاقتی بر هم زد.آشنایی آن روزهای او با روحانی مبارزی که در زادگاهش دیده بود، او را با افکار انقلابیو عقاید اسلامی آشنا کرد. در روزهای سرخ انقلاب دست سبزی شد که می‌خواست باران شکوفه‌هایعدالت را بر دامن جامعه بیفشاند.

با پیروزی انقلاب اسلامی با جوانان محل انجمن اسلامی روستایانارکول را تشکیل داد. او با افکار التقاطی و گروهکهای وابسته به غرب و شرق در ستیزبود و کام دین را برفراز می‌دید. با تولد بسیج در دامن انقلاب، به تنکابن رفت و فعالانهدر بسیج شرکت جست. درس را تا سال سوم متوسطه در دبیرستان سردار جنگ دنبال کرد.

شهید گرانقدر از نظر خصوصیات اخلاقی جوانی پاک و متدین و بسیاردلسوز و مهربان نسبت به همه اطرافیان خود بود و در کمک رسانی به همنوعان خود هموارهپیشتاز از دیگران بود و بلکه بعنوان یک مسلمان وظیفه خود می دانست و نیز در انجام فرایضدینی فوق العاده مقید و متعهد به انجام آن بود.

پس از آن به باور قلبیاش مبنی بر تعلیم دین برای ترویج دین،جامه عمل پوشاند و در زمستان سال ۱۳۶۱، پای در بهارستان حوزه علمیه نهاد. شهر مقدسمشهد و همسایگی امام رضا ـ علیه السلام ـ فرصتی بود که دامن دامن شکوفههای معرفت رابچیند.

 مدرسه «امام موسی بنجعفر ـ علیه السلام ـ » آغوش گرم خود را گشود تا این جوان سرشار از حرارت را با زلالدین سیراب سازد. در سال ۱۳۶۲ در لبیکی به امام و مرادش خمینی کبیر ـ رحمت الله علیهـ آهنگ میدان نمود؛ پایگاه «چناره عراق» صحنه رشادت او بود؛ او عاشق خدا بود و رسیدنبه خدا را حتی به قیمت جان، طالب بود وتا مقطع مقدمات پیش رفت.

مهرداد با شروع جنگ تحمیلی از سوی استکبار جهانی در غالب حکومتبعث عراق و بنا به تکلیف شرعی خود به ندای رهبر فرزانه خودیش لبیک گفت و بسوی میادیننبرد حق علیه باطل شتافت و در آنجا رشادت و ایثار گری های زیادی از خود نشان داد.

وی پس از انجام مأموریت، برای ادامه تحصیل به حوزه علمیّه مشهدعزیمت نمود. ولی در همان سال (۶۲) از طرف حوزه علمیه مشهد مقدس با گروهی از طلاب، برایتبلیغ، آهنگ جنوب کرد. منطقه عملیاتی «خیبر» جولانگاه او شد.

وسرانجام او با عضویت بسیج ومسئولیت رزمی تبلیغی در عملیاتخیبر در تاریخ هشتم اسفند ماه سال ۱۳۶۲ در منطقه هورالعظیم به درجه پر فیض مفقودیتحاصل آمدندوپیکر مطهرش را پس از چند سال در شهرستان رودبار ودر روستای انارکول بهخاک سپردند.