- پایگاه خبری تحلیلی احرارگیل - https://ahrargil.ir -

🌹جمعه های »شهدایی» احرار/ وصیت شهید غلام حسین ایمانی رشت: نمیتوانستم ببینم که بچه‌ها عاشقانه شب وروز جان ببازند ولى من پشت جبهه مدعى باشم

گروه ایثارو مقاومت پایگاه خبری تحلیلی احرارگیل [1]؛هرجمعه باشما با شهدائیم،🌹جمعه های »شهدایی» احرار/ وصیت شهید غلام حسین ایمانی رشت: نمیتوانستم ببینم که بچه‌ها عاشقانه شب وروز جان ببازند ولى من پشت جبهه مدعى باشم.

نام: غلام‌حسین
نام خانوادگى: ایمانى‌هندوانه‌پردسرى
نام پدر: عیسى
تاریخ‌تولد: ۱۳۴۱
ش.ش: ۴
محل‌صدورشناسنامه: رشت
تاریخ شهادت: ۱۳۶۲/۰۲/۱۷
نوع حادثه: توسطضدانقل ب
شرح حادثه: توسط ضدانقلب- درگیرى‌مسلحانه
استان: بنیادشهیداستان‌گیلان
شهر: رشت

بسمه تعلى
واسابقون. اولئک القریون. فى جنات النعیم
آنان که در ایمان بر همه پیش گرفته اند انان به حقیقت مقربان در گاهند انان در بهشت به‌ناز ونعمت بسر میبرند.

به نام خدا
خوشا: انان که با عزت زگیتى بساط خویش را بربستند ورفتند
نگردیدند هرگز گرد باطل حقیقت راپرستیدند ورفتند
بارى خدایا تو میدانى تارو پور وجودم با مهر تو پیوسته است از لحظه اى که به دنیا امدم نام تورادرگوشم خواندند ویاد ترا در قلبم گره زدند وتومیدانى که درسراسر عمرم هیچگاه ترافراموش نکرده‌ام ودر سرزمینهاى دوردست فقط تو درکنارم بودى ودر شبهاى تار فقط روشنگر راهم بودى ودر صحنه‌هاى خطر مرا محافظت میکردى. خدایا از انچه که کرده‌ام اجر نمیخواهم وبراى فداکارى هاى خود بریو فخر نمیفروشم. انچه داشته‌ام تو داده‌اى وانچه کرده‌ام تو میسر نموده‌اى.
(باسلام به خانواده گرامى
بادرود پاک مى اغازم این پیغام
روزگارت مى که با من بگذرد خوش باد
بارى پدرو مادرو خواهران وبرادران وکسانى که به نحوى در زندگیم موثر بوده‌اید میدانم که شما سالها برایم زحمت کشیدید وخواستید از زحمت خود بهره‌اى ببرید ولى مرگ حق است وهمه این دگر گونى‌ها رادارد پس چه زیباست مرگ درراه خدا باشد وجهاد درراه او.

من دوست داشتم دراین راه بمیرم همچنانکه بلبلان شاخساران پرگل رادوست دارند بگذار دوست داشته باشم همچنان که پرستوها کوچ کردن را دوست دارند. بارى پدر ومادر عزیز احساس وعاطفه من نسبت به شما وآرامش روح وجسم شما به من اموخت که هر نیاتى در دنیا تغییر وخدشه پذیر است.

بارى پدر ومادر وبرادران وخواهران من شما همیشه ارزوى دامادى مرا داشتید اما بدانید که عروسى یک سرباز وقتى است که دستانش وموهاى سرش بخون گرم قلبش رنگین گردد. ودر حجله‌گاهش که قربانگاه عشق الهى است به وصال شهادت نائل شود وبه سلک شهداى صدر اسلام بپیوندد اخرین حلقه ارتباط من از این جهان جدا خواهد بود که پدر ومادرم از من راضى باشند اگر چه نتوانستم فرزند خوبى بایشان باشم.

بارى مادرم من با شهادتم روح ترا پیش فاطمه زهرا (ص) باخون سرخ خود سفید خواهم کرد. بارى پدر ومادرم وخواهران وبرادرانم مرا ببخشید که نتوانستم فرزند خوبى برایتان باشم واز طرفى مثل همیشه بیخبر به جبهه امدم وپرکشیدم ولى ناچاربودم وخدامیداند که تقصیرى نداشتم ومسئولیت وعشق به مبارزه وادارم کرد که من هم مانند سایرین خودم رامسلمان بدانم وتسلیم باشم و شاید اگر خدا بخواهد نمى‌توانستم در محل خود باشم وغرق در شعار باشم ونمیتوانستم ببینم که بچه‌ها عاشقانه شب وروز جان ببازند ولى من پشت جبهه مدعى باشم کار را انها بکنند وقیافه را من بگیرم بارى براردان وخواهران از شما میخواهم که قدر پدر ومادر رابدانید ودر تمام مشکلات مشکل گشاى انها باشید ودر ضمن سعى نکنید افراد ضعیف ومستمند از شما بیزار باشند واز کلیه دوستان واشنایان برایم حلالیت بطلبید.
تاریخ اعزام ۱۳۶۱/۰۲/۱۲
تاریخ ومحل شهادت ۱۳۶۲/۰۲/۱۷ جبهه کردستان