به گزارش پایگاه خبر [1]ی تحلیلی احرارگیل [1]،سعید حجاریان، تئوریسین جریان اصلاحات در گفتگو با روزنامه اعتماد به مسائلی در خصوص انتخابات و تشکیل دولت نظامی پرداخته است. وی در بخشهایی از این گفتگو تصریح میکند: به لحاظ نظری و تجربی دولت «اقتدارگرای بوروکراتیک» برپایه دو نیاز اساسی یعنی معیشت و امنیت شکل میگیرد و به تبع آن مقولاتی از جمله آزادی، دموکراسی و… تعلیق میشود و این نقطه کانونی تحلیلهای حامیان دولت نظامی (اعم از نظامی یکپارچه و اقتدارگرای بوروکراتیک) است که تلاش دارند براساس آمار دقیق نشان دهند که مردم نان و امنیت میخواهند نه آزادی و دموکراسی. باری، عقد این دولت میان بخشی از کارگزاران سازندگی و بخشی از نظامیان در آسمانها بسته شده است! اما کارگزاران سازندگی متاسفانه منطق موقعیت را در نظر نمیگیرند. دولت نوستالژیک اعضای این حزب بالطبع دولت سازندگی است اما متاسفانه به تفاوتهای ایجاد شده از آن سالها تاکنون توجهی نمیکنند.
وی ادامه میدهد: دولت نوستالژیک اعضای این حزب بالطبع دولت سازندگی است اما متاسفانه به تفاوتهای ایجاد شده از آن سالها تاکنون توجهی نمیکنند. چنانکه میدانیم اقتدار و شیوه ایجاد موازنه مرحوم هاشمی به نحوی بود که میتوانست اولا با شخص رهبر ارتباط مستقیم و «یک به یک» بگیرد و ثانیا زمین بازی را خود برای نظامیان تعریف کند و اصطلاحا سهم آنها را بدهد؛ هر چند که من وارد کردن نظامیان به اقتصاد و صنعت به دست آقای هاشمی را نادرست دانسته و آن را مقدمه سهمخواهی بیشتر میدانم.
حجاریان همچنین در میانه این گفتگو بار دیگر به نظارت استصوابی شورای نگهبان تاخته و میگوید: ما اشتباه کردیم تن به نظارت استصوابی دادیم و از این به بعد نباید اشتباهمان را تکرار کنیم. اگر انتخابات نمایانگر اراده عمومی شهروندان است باید مساله نظارت استصوابی از یک طرف و شهروند درجه دوم و باقی سازوکارهای تبعیضی از طرف دیگر حل شود. صریح بگویم، نمیشود سرنوشت کشور را به تیغ استصواب سپرد.
تئوریسین اصلاحات اینگونه ادامه دهد: معتقدم به ایستگاه پایانی استصواب رسیدهایم و اگر بناست در بر همین پاشنه بچرخد، پیشنهاد میکنم گزینه مطلوب «نصب» شود! اگر زمینه انتخابکنندگی و انتخابشوندگی فراهم باشد، به سمت نقطه بهینه یعنی صندوق رای با کیفیت میرویم اما اگر این زمینه وجود نداشته باشد، به سمت معکوس یعنی «بیعت» میرویم. الان جریانی که آش انتخابات مجلس یازدهم را طبخ کرد، میخواهد کشور را به سمت «بیعت» بکشاند و اهمیتی ندارد که رییسجمهور چند میلیون رای داشته باشد. اما، طرف دیگر میخواهد نقطه مقابل را تقویت کند و کیفیت صندوق رای را بالا ببرد.