- پایگاه خبری تحلیلی احرارگیل - https://ahrargil.ir -

🌹جمعه های »شهدایی» احرار/ شهید اقبال آصفی، تالش: … دوستان و فامیلا خدا حافظ !

گروه ایثارو مقاومت پایگاه خبری تحلیلی احرارگیل [1]؛هرجمعه باشما با شهدائیم،/🌹جمعه های »شهدایی» احرار/ شهید اقبال آصفی، تالش: … دوستان و فامیلا خدا حافظ !

 

شهید اقبال آصفی در سال ۱۳۳۷ در روستای پشته جو کندان تولد یافت کلاس اول تا پنجم را در روستای پشته و جوکندان نمود و سپس به شهر هشتپر تالش و سپس به آستارا در مدرسه تربیت معلم مشغول تحصیل و پس  از دوره تحصیل به استخدام اداره آموزش پرورش در آمد و در طول دو سال تحصیل در آستارا پانصد تومان کمک هزینه تحصیلی دریافت می گردید و پس از دریافت به اینجانب غلامحسین  آصفی می داد من می گفتم که این خرجی شما است ایشان می گفت که شما خیلی زحمت می کشید حالا وظیفه اینجانب است که به شما کمک نمایم من می گفتم آخر این مبلغ چیزی که شما از گلوی خودت ببرید به من بدهید وبه من او قبول نمی کرد و به من می داد

پس از فارغ التحصیل و استخدام شدن برای تدریس ییلاق بیلیابین شکر دشت تالش رفت و مشغول تدریس شد هفته ای یک بار یا دو هفته یک بار به منزل می آمد حتما یک مقداری سوقاتی برای خانواده اش می آورد و آخر هر ماه حقوقش را به من می داد که سرانجام بنده به فکر ازدواج او افتادم و دوشیزه سیده حمیرا میرفضلی یک خانواده پاک هم خواهرزاده ام بود برایش خواستگاری نمودو پس از ازدواج که حدود یکسال با همسرش زندگی نمود و یک دختر خانم خداوند به او عطا نمود که بعدا در لباس مقدس سربازی عازم جبهه جنگ تحمیلی شد و پس از هشت ماه و نیم در سوم خرداد ماه ۱۳۶۱ در خونین شهر به شرف شهادت نائل شد

ناگفته نماند که موقع خدمت رفتن تمام دست چک خودش را امضا کرد و به من داد و گفت هر ماه حقوق اینجانب را بگیرید من حقوق او را گرفتم در فکر افتادم که برایش یک خانه درست نمایم و مقداری چوب فراهم کردم وقتی به مرخصی آمد چوب دید گفت این چوب را می خواهید چکار کنید گفتم گفتم که برای شما خانه درست می کنم گفت شما این همه مشقت کشیده اید و حال می کشید فعلا زودت است این پول را که از حقوق من می گیرید برای خودت و خرج خانواده نمائید گفتم شما در فکر من نباشید در فکر خودتان باشید.
مقداری از وضعیت جبهه جنگ سوال نمودم گفت اولا هر کس به جبهه نرفته باشد می داند که وضعیت چیست گفتم قدری تعریف نمائید گفت پالایشگاه آتش گرفته هنوز شعله ور شده است می رود شهر ها خراب شده  و هم میهنان اسیر بیگانه هستند ؟؟؟ به صاحب و سرگردان خلاصه هر کس وضعیت جنگ را بیفتد در فکر برگشت نخواهد بود و تمام گفتارش و رفتارش خاطره بود خندان گشاده او بود مهربان بود وقتی در بچه گی هستی زورش نمی رسید که با گاو آهن در شالیزار به من کمک می کند بحرحال بنده ایشان هم در حال حیات و هم بعد از شهادت برای خودم افتخار بزرگی می دانم که خداوند در قرآن کریم می فرماید اولاد صالح و ثروت صالح هم برای این دنیا و هم برای آخرت زینت است این آیه شریفه درباره  شهید اقبال صدق میکند.

در بخشی‌ از وصیت‌نامه‌ی‌ این‌ شهید والامقام‌ آمده‌ است‌: چند کلمه ای در مورد بعد ازخودم دراین دفتر چه یادداشت میکنم اگر همسرم بچه را نگهدارد و بتواند از عهده تربیت او براید پیش او باشد در غیر این صورت پدرم سرپرستی او را به عهده میگیرد و همسرم  آزاد  است که بعد از من برای خود خودش سرنوشت تعین کند.

حقوق مرا پدرم دریافت میکند در آخر از پدرم و مادرم میخواهم حلالم کنند و از دیگر دوستان و فامیلان خدا حافظ  امضا اقبال آصفی