- پایگاه خبری تحلیلی احرارگیل - https://ahrargil.ir -

شکست سنگین منفعت طلبان «یقه سفید» درگیلان / چرا «هرزه نویسان» آرامش و توسعه استان را نشانه رفته اند؟

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی احرارگیل [1]، فعال سیاسی و رسانه ای استان گیلان در یکی از گروه های مطرح واتساپی خطاب به هم گروه های خود، نوشت:

سلام علیکم

⭕️⭕️ شاید در آینده ای نزدیک کمی از پشت پرده ها و حواشی انتخاب استاندار جدید و بومی گیلان برایتان بنویسم.‼️

.👈… از آنانی که با معرفی استاندار جدید و بومی گیلان با حضور وزیر محترم کشور تو گویی رخت عزا برتن کردند تا هرزه نویس بی اختیار و حزب بازی که خود را با شش قاب صابون تحمیل آقای «بهنام جو» استاندار  دولت آفت زده ی ماضی کرده بود بل باسهم ستانی در پس پرده های معامله چند نفره، به دنبال بلعیدن گیلان عزیز باشند و وقتی آن نشد، «چون کربلا ندیده ها» قلم هرزگی در دست گرفت و از دروغ ،تهمت و تهدید هیچ دریغ نکرد و نکرد تا برای وزیر کشور و نیز برای زمین و زمان بنویسد که انقلاب در گیلان با این انتصاب به آخر رسید!!!

استاندار خود خوانده ی غیر بومی قصه ما که فهمیده پیش مردم و انقلابیون و بویژه جوانان انقلابی و ارزشی گیلان پایگاه مستحکمی ندارد بانگ زرد برآورده که  لااقل از ۴گزینه ی معرفی شده ی من یکی شو برای سکان هدایت استانداری انتخاب می کردید تا….!!! این بی نوا، دولت آیت الله رئیسی عزیز را با دولت بی مایه ی روحانی اشتباه گرفته است! فکر می کند در دولت کریمه انقلاب  کسی جایی برای هرزه نویسان خالی می کند و… و…/
هرزه نویس (هر روزه ی) قصه ما که کام خود از دولت انقلابی تلخ می بیند ، هیزم آتش اجاق خود را پرهزینه کرده و  استاندار تازه منصوب شده  دولت انقلابی را هدف آماج تخریب و خود فریبی های خود کرده تا به خیالش با طرفندهای نخ نما شده برای هواداران اندک حزب خود در گیلان چند سهم از ادارات بگیرد ویا اما: حاشا و کلا

👈 … و تا حیله ی دو برادران مرموز و حامیان اصلی بیت سابق مسئله ساز و دفتر خلافکارش (که خون به دل رهبر معظم انقلاب و دلسوخته گان گیلان کردند) که همه ی بافته هاشون به سنگ خورد، حتی( حسب شنیده ها) تشکیل جلسه مهم یک شب مانده به رای گیری مجمع نمایندگان وتمنای توزیع اعتبارات محرومین و… از رفیق خود برای جلب آرای برخی  نمایندگان معامله گر  ۶ گزینه ای و… ای وای، ای وای، ای واویلا🤦‍♂️؛

👈و تا مرد چفیه بدوش قصه ی ما که بیانیه ی «آتش بس» اجباری اش(بعد انتصاب دکتر عباسی به عنوان مقام عالی استان) را با نام «پیام وحدت!»( ۵۹۸ تی )گره زده و درگوشه رینگ انتهایی ورق پاره های  امضا های جمع آوری شده اش ، (با به در بسته برخوردن سفیران خود در شهر آستارا برای یک امضای ناقابل و…و..و… )، چون باد بزن به سر و صورت خود می نوازد تا دمی آتشش را التیام بخشد و پالس بصیرت به صندوقچه ی تهی شده ی هواداران خود سرریز کند. باگذشت سریع از زمان«ماضی بعید» و با نادیده انگاری «مضارع» ونیز با تزریق دزدکی بصیرت ،جنگ نرم و جنگ سفت به »خرمن کن» «مستقبل» خیالی هواردان!!!، زهی خیالی باطل/ … خود شکن آئینه شکستن خطاست..🤷‍♂️

👈و تا آنانی که قصد بلند کردن سردار آقازاده ی عزیز رابرای سست کردن پیمان ارزشی های گیلان با رسانه های اجاره ای سر زبان ها جاری ساختند تا به هوای خود، هوایی کنند سهل اندیشان بی سیاست را، که؛ حقیر همان زمان نوشتم ؛ چنین خبرهایی نیست و آنانی که چنین سودایی در سر می پرورانند هنوز سردار آقازاده مردمی را نشناخته اند، آقازاده در تیم شان بازی نخواهد کرد.

آهان؛ یادتونه حقیر برای شما یک شب مانده تا( فردای انتصاب دکتر عباسی در هیات دولت برای استانداری) فتح قله های “نفسانی و منفعت طلبی” نغمه سرایان وحدت دروغین در همین گروه نوشتیم که: شب بود .ماه پشت ابر بود. امین و اکرم به آسمان نگاه می کردند….

آن ها ماه و ستاره گان(ستاره ها) را نمی دیدند.

باد..

ابرها باران کردند..

زمین سر سبز شد.چاه ها پر از آب شد…..!!!!

آره، بعد از شماها سووال کردم که شما باران و پرشدن چاله ها و چاه ها از آب و سر سبزی را می پسندید یا کنار رفتن ابرهای تیره و رویش یک دلی و برادری؟
یکی  در پاسخ نوشت: رویش برادری که گم شده ی حال حاضر گیلان است.

 براش کف زدم ، گفتم: این یعنی تمنای«عشق». یعنی گذشت و دوری از (بلای) سهم خواهی. دوری از باند من، گروه من، حزب من و.. یعنی مکتب سردار دل ها شهید سلیمانی.

برادران بهتر ازجانم، والله موضوع جانب داری از این و آن برای حقیر مطرح نیست اما،این میتونه یک فرصت باشه( شایدم آخرین فرصت) برای همه خیرخواهان ، انقلابیون دلسوز، اهالی، احزاب، گروه ها و…در گیلان که همبستگی ایجاد کنند پای کار بیایند برای موفقیت استاندار «بومی».
این یک فرصت است و همه، بویژه پایتخت نشینان منتظرند که ببینن ما با این استاندار بومی چه می کنیم؟

چرا نباید گیلانی چند استاندار داشته باشد در این دولت انقلابی یکی در مازندران ، در گلستان و حتی در استان اردبیل و …/

 به قید حیاط برای شما بازم خواهیم نوشت  التماس دعا