زندگینامه شهید احمد صالح زاده مقدم مرخالی

اُدْخُلِ الجنَّه، سلامٌ عَلَیکم بٍما صَبَرْتُم.
پاسخ استخاره ای بود که برای رفتن به جبهه در نزد شهید محراب آیت الله دستغیب خداوند به او داده بود. از او خواسته بودند که به علت نیاز، در پادگان بماند و به منطقه نرود ولی ندای الهی این بود: به بهشت وارد شوید، سلام بر شما بر آنچه که صبر کردید. و دیگر چه جای ماندن! باید رفت و حاصل سال ها صبر و تلاش و مبارزه را دید.
روزی که پادگان را به دستور امام ترک کرده بود، آغاز مبارزه ی عملی او به شمار می رفت. شناسایی و دستگیری عناصر رژیم سابق، فعالیت مهمی بود که انجام داد و آن گاه به شیراز رفت و در معیت شهید محراب، آیت الله دستغیب و حجه الاسلام حائری دادگاه های انقلاب را تأسیس کرد.
آن گاه به سپاه رفت و به عنوان فرمانده ی سپاه در اقلید فارس به تلاش پرداخت و در سرکوبی ضد انقلابیون و خان ها، ‌خدمات ارزنده ای کرد. هنگامی که کردستان آماج تیرهای ضد انقلابیون شد در کنار شهید چمران قرار گرفت و در جریان فتح پادگان بانه نقش مؤثری داشت. فرمانداری سردشت و فرمانداری مهاباد، جایگاه مسئولیت او در سمت فرماندار این دو شهر بود و در جریان تشییع شهدا مورد هدف گلوله های ضد انقلابیون قرار گرفت؛ ولی هنوز تا بهشت هم باید حرکت می کرد. با تنی مجروح، فرمانداری پیرانشهر را پذیرفت و مدت کوتاهی پس از آن به درخواست سرهنگ صیاد شیرازی به خدمت فراخوانده شد و در کنار برادران عقیدتی سیاسی تیپ ۵۵ هوابرد قرار گرفت. شرکت در عملیات فتح المبین و به اسارت گرفتن ۳۰۰ تن از مزدوران دشمن باعث شد به یک درجه ی بالاتر تشویق شود. اقدامی که از آن همواره رنج می برد.
دیگر ملائک را تاب جدایی از او به پایان رسیده بود و درهای بهشت منتظر قدوم آسمانی او بودند. عزم عملیات بیت المقدس را کرد که گفتند: نرو، این جا بیشتر به تو نیاز داریم. ولی پاسخ استخاره او را آن چنان به دیار عشق کشاند که دستور «برو» صادر شد و او رفت تا مهبط سلام پروردگارش باشد. جاده ی خونین شهر ـ اهواز مکان عروج آسمانی اوست.
روحش شاد و یادش گرامی باد