نگاهی به یک عادت غلط؛ انقلاب اسلامی و قمهزنی قبل از انقلاب اسلامی، دین و دینداری مغبوض حاکمیت بود و عالمان دینی و دینداران واقعی در عسرت و سختی زندگی میکردند. احکام اسلام اجرا نمیشد و معارف دینی رو به فراموشی میگذاشت. از مسلمانی تنها نامی بیخاصیت باقی مانده بود که با روح و جان اسلام منافات جدی داشت. در چنین روزگار سیاهی که اسلام از قالب حقیقی خود تهی میشد، رژیم پهلوی بدعتها و خرافههای دینی را ارج مینهاد و نه تنها قدمی در مخالفت با آنها بر نمیداشت، که گاه به ترویج و توسعهی آنها نیز همت میگماشت. “عماریون”- اکبرمظفری/ قبل از انقلاب اسلامی، دین و دینداری مغبوض حاکمیت بود و عالمان دینی و دینداران واقعی در عسرت و سختی زندگی میکردند. احکام اسلام اجرا نمیشد و معارف دینی رو به فراموشی میگذاشت. از مسلمانی تنها نامی بیخاصیت باقی مانده بود که با روح و جان اسلام منافات جدی داشت. در چنین روزگار سیاهی که اسلام از قالب حقیقی خود تهی میشد، رژیم پهلوی بدعتها و خرافههای دینی را ارج مینهاد و نه تنها قدمی در مخالفت با آنها بر نمیداشت، که گاه به ترویج و توسعهی آنها نیز همت میگماشت. ماه محرم که میبایست روح حماسهی حسینی را در کالبد عمومی میدمید و پرچم ظلم ستیزی و ستم سوزی را آرمان امت اسلام میکرد و با ترجیح بند شعار هیهات من الذله شهید و شاهد تربیت مینمود، به فرهنگ باز دارندهای تبدیل شده بود که به رخوت، بدعت و خرافه دامن میزد و تحریفات کربلا را به جای واقعیات انسانساز آن بر افکار عمومی نقش میزد. قمهزنی از جملهی این سنتهای جعلی و بدعتهای آشکاری بود که هر سال در تاسوعا و عاشورای حسینی طی مراسمی برگزار میشد و چهرهی منطقی و عقلانیت شیعیان علوی را لکهدار میکرد و هیچگاه نیز از سوی حاکمیت پهلوی مورد تعرض قرار نمیگرفت. آزادی قمهزنی در شوروی کمونیستی سابق نیز از این رهگذر قابل تأمل است. «آن زمان كه كمونيستها بر منطقه آذربايجان شوروى سابق مسلّط شدند، همه آثار اسلامى را از آنجا محو كردند. مثلاً مساجد را به انبار تبديل كردند، سالنهاى دينى و حسينيهها را به چيزهاى ديگرى تبديل كردند و هيچ نشانهاى از اسلام و دين و تشيّع باقى نگذاشتند. فقط يك چيز را اجازه دادند و آن، قمه زدن بود! دستورالعمل رؤساى كمونيستى به زيردستان خودشان اين بود كه مسلمانان حق ندارند نماز بخوانند، نماز جماعت برگزار كنند، قرآن بخوانند، عزادارى كنند، هيچ كار دينى نبايد بكنند؛ اما اجازه دارند قمه بزنند! چرا؟ چون قمه زدن، براى آنها يك وسيله تبليغ بر ضدّ دين و بر ضدّ تشيع بود.»1 نهضت روحانیت با احیای اهداف و شعایر حسینی و با تکیه بر فلسفهی عاشورا و روح حماسهساز آن آغاز شد، استمرار یافت و به پیروزی رسید. پس از پیروزی انقلاب اسلامی قمهزنی علیرغم نفی و نهی خفیف اما مستمر علمای دینی به صورت کم رنگ در گوشه و کنار کشور به راه خود ادامه داد تا با گذر زمان شوری دوباره گرفت و با طراحی هوشمندانهی دشمنان ملت ایران انعکاس جهانی یافت. این دوران مصادف بود با افزایش اقتدار و کارآمدی نظام اسلامی به عنوان یک نظام نوظهور سیاسی که صرف حیاتش میتوانست الهامبخش امت اسلامی برای در انداختن طرحی نو در جهان باشد. شاید در گذشته و دوران حکومتهای طاغوتی قمهزنی به عنوان یک بدعت و انحراف آشکار در گوشههایی از کشور رخ میداد و به دلیل محصور ماندن در همان جا از تاثیرگذاری چندانی بر نوع نگرش افکار عمومی ملتهای جهان نسبت به مکتب اهلبیت علیهمالسلام برخوردار نبود، اما با تشکیل نظام اسلامی و خصومت دشمنان انقلاب این معادله به هم ریخت و قمهزنی از یک محدوده کوچک به گسترهی جهانی کشیده و انعکاس داده شد و تبعات خود را برجای گذاشت. نظام اسلامی از دو جایگاه سنت قمهزنی را مورد خدشه قرار داد. اول این که با نفس قمهزنی به عنوان یک کار علنی غیرشرعی و انحرافی که فینفسه از موضوعیت برخوردار بود مقابله کرد و بنای این سنت دیرپای جاهلی را فرو ریخت و دوم این که با بازتاب جهانی و هدایت شدهی آن که به وسیله عوامل مغرض و معاند انعکاس داده میشد و عقلانیت شیعه را مورد تعرض قرار میداد، مقابله کرد و نقشههای زیرکانهی آنها را نقش بر آب نمود. رهبر معظم انقلاب در اولین سخنان صریح خود در مورد ممنوعیت قمهزنی فرمود: «اگر بهگونهاى كه طىّ چهار، پنج سال اخيرِ بعد از جنگ، قمهزدن را ترويج كردند و هنوز هم مىكنند، در زمان حيات مبارك امام رضواناللَّهعليه ترويج مىكردند، قطعاً ايشان در مقابل اين قضيه مىايستادند. كارِ غلطى است كه عدّهاى قمه به دست بگيرند و به سر خودشان بزنند و خون بريزند. اين كار را مىكنند كه چه بشود؟! كجاى اين حركت، عزادارى است؟! البته، دست بر سر زدن، به نوعى نشانه عزادارى است. شما بارها ديدهايد، كسانى كه مصيبتى برايشان پيش مىآيد، بر سر و سينه خود مىكوبند. اين نشانه عزادارىِ معمولى است. اما شما تا به حال كجا ديدهايد كه فردى به خاطر رويكرد مصيبتِ عزيزترين عزيزانش، با شمشير بر مغز خود بكوبد و از سرِ خود خون جارى كند؟! كجاى اين كار، عزادارى است؟! قمهزدن، سنّتى جعلى است. از امورى است كه مربوط به دين نيست و بلاشك، خدا هم از انجام آن راضى نيست. علماى سلف دستشان بسته بود و نمىتوانستند بگويند «اين كار، غلط و خلاف است.» امروز روز حاكميت اسلام و روز جلوه اسلام است. نبايد كارى كنيم كه آحاد جامعه اسلامىِ برتر، يعنى جامعه محبِ اهلبيت عليهمالسّلام كه به نام مقدس ولىِّ عصر ارواحنافداه، به نام حسينبنعلى عليهالسّلام و به نام اميرالمؤمنين عليهالصّلاةوالسّلام، مفتخرند، در نظر مسلمانان و غير مسلمانان عالم، به عنوان يك گروه آدمهاى خرافىِ بىمنطق معرفى شوند. من حقيقتاً هر چه فكر كردم، ديدم نمىتوانم اين مطلب را كه قطعاً يك خلاف و يك بدعت است، به اطّلاع مردم عزيزمان نرسانم. اين كار را نكنند. بنده راضى نيستم. اگر كسى تظاهر به اين معنا كند كه بخواهد قمه بزند، من قلباً از اوناراضىام. اين را من جدّاً عرض مىكنم.»2 پس از مواضع صریح و روشنگرانه رهبری قمهزنی جمعآوری و با انجام آن ممانعت شد و بدین وسیله چهرهی زیبای عزاداران حسینی و پیروان اسلام راستین از آفات و آسیبهای آن مصون ماند. بیشک مقابله با سنت خرافی قمهزنی یک موفقیت بزرگ در عرصهی بدعتستیزی نظام اسلامی بود که از جمله وظایف ذاتی آن محسوب میشود و باید در موارد مشابه دیگر نیز اعمال گردد. بدیهی است که پایان عمر رسمی این بدعت دیرین نعمتی است که تنها پاسداشت آن میتواند از عهدهی شکرش بر آید.
پینوشت: 1ـ بيانات مقام معظم رهبری در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی (ع) 1/1/1376 2ـ بيانات در دیدار جمعی از روحانيون كهگيلويه و بويراحمد 17/3/1373
منبع: دستاوردهای انقلاب ااسلامی