این ها بخشی از سخنان هاشمی رفسنجانی می باشد که با چشم بستن بر گذشته خود و فرزندانش،خانواده ی خود را خانواده ای انقلابی نامیده و فرزندان خود را مبارز راه اسلام می داند.
هاشمی رفسنجانی کسی است که خود را پیشگوی حوادث ۸۸ عنوان میکند و میگوید “من گفتم، من بیانیه دادم” در حقیقت ایشان پیشگویی نکرده است،بلکه از برنامه هایی که خود و فرزندانش برای فتنه ۸۸ ریخته بودند اطلاع می داده است.
هاشمی رفسنجانی از حامیان فتنه گران سبز به شمار می رود،موارد متعددی از حمایت های بی دریغ هاشمی از جریان چپ به چشم می خورد. از جمله؛
– حمایت ویژه هاشمی رفسنجانی از سازمان مجاهدین انقلاب و به خصوص بهزاد نبوی .
– نقش مبهم و چند پهلوی هاشمی در عدم انتشار نامه ۶ فروردین ۱۳۶۸ امام که در آن به صراحت حکم عزل قائم مقام رهبری و پشت پرده این اقدام افشا شده بود .
– نقش هاشمی در انتخاب بازرگان به ریاست دولت موقت با توجه به ارتباط ویژه اش با مهندس مهدی بازرگان که هر دو عضو هیات مدیریه خیریه تولیت در پیش از انقلاب بودند از ابهامات ناگفته تاریخ ابتدای انقلاب است.
– حمایت هاشمی از مدیران و جریان چپ که با نخست وزیری میرحسین و مدیران چپ اندیش وی دوام و قوام یافت. ( برنامه هاشمی برای نخست وزیری موسوی در دولت شهید رجایی و به جای شهید باهنر بوده است که موفق نشده و در نهایت موسوی به عنوان وزیر خارجه آن دولت معرفی می شود.
شکست انتخاباتی هاشمی از محمود احمدی نژاد را در واقع می توان شاکله اصلی فتنه های سال ۸۸ درباره تقلب در انتخابات ریاست جمهوری دانست.
این دوران را می توان یکی از دوران های سرشار از پارادوکس زندگی هاشمی نامید چرا که وی به دلایل متعددِ شناخته و یا ناشناخته سعی در بازتعریف تاریخ انقلاب و مسائل کشور در مسیر درک و خواسته های خود داشت.
هاشمی رفسنجانی در ماه ها و روزهای پس از آخرین نمازجمعه اش، در سخنرانی های متعدد سعی در نزدیک نشان دادن خود به رهبری کرده و به گونه ای با جدا کردن خود از گروه های موجود سیاسی و نزدیک نشان دادن خود به حضرت آیه الله العظمی خامنه ای سعی در تجدید حیات دوباره خود داشت. اما همواره نوع تعامل و ارتباط وی با مجرمان و متهمان فتنه های سال ۸۸ و نیز حمایت وی از آنان علامت سوال بزرگی در ذهن دوستداران انقلاب و رهبری ایجاد کرده بود. چرا که این ادعای نزدیکی و متابعت از رهبری و اتخاذ رویه ای خلاف آن تعارض و تناقض بزرگی بر سر وزن کشی رفتار هاشمی پدید آورده بود.
در همین زمینه، مواضع و اقدامات هاشمی پس از فتنه ۸۸ را می توان با چند کلید واژه کلی تقسیم کرده و مورد بررسی قرار داد:
الف: سکوت در برابر فتنه های پس از انتخابات ۸۸
ب: همراهی و حمایت از فتنه گران
ج: هاشمی در روزهای پس از انتخابات تا کنون نه تنها نسبت به رویه گذشته خویش درباره تخریب دولت و ارکان حاکمیت تجدید نظر نکرده بلکه این رویه را شتابی بیشتر و زننده تر بخشیده است.
فرزندان هاشمی، مهدی و فائزه هم از حمایت کننده اصلی سران فتنه بودند.
باید توجه داشت که از صدر اسلام تاکنون اصلی ترین پاشنه آشیل خواص، درگیر شدن در تب و تابِ احساسیِ ساخته شده توسط اطرافیان بوده است. فرزند زبیر شاهد خوبی بر این مدعاست . سید مهدی هاشمی و شاید هم مهدی هاشمی هم از همان تبار اند .
پدیده آقازادگی در ایران، یکی از مواردی است که طی سالهای اخیر بسیار در رسانهها مطرح شده است. رانتخواری و فعالیت علیه نظام از اصلیترین مواردی است که فرزندان برخی مسئولین نظام به آن دچار هستند.
«مهدی هاشمی رفسنجانی» یکی از اعضای خانواده حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی است که در کنار سایر اعضا نقشی اساسی در فتنه ۸۸ داشت و گزارشهای رسمی و غیر رسمی از عملکرد وی، گواهی بر این مدعاست.
اتهامات مهدی هاشمی در دادگاههای جمهوری اسلامی ایران دارای دو وجه امنیتی و اقتصادی است که در این نوشتار به اتهامات امنیتی وی پرداخته میشود.
* از نقش آفرینی در انتخابات ۸۴ تا هدایت رسانهها در فتنه ۸۸
از مهدی هاشمی به عنوان یکی از تاثیرگذارترین افراد بر شخص حجت الاسلام هاشمی یاد میشود که محسن مخملباف در مصاحبه با رادیو فردا در این باره میگوید: «من اطلاع دقیق دارم که خاندان آقای هاشمی در یک ماه اخیر بسیار مؤثر بوده و هر وقت آقای هاشمی خواسته کمی متمایل به راست شود، با خشم فرزندان خود روبرو شده است و آنها توانستهاند مواضع متعادلتری را به او تحمیل کنند. نباید نقش خاندان آقای هاشمی را در این میان نادیده گرفت.»
نکته جالب توجه اینجاست که نقش مهدی هاشمی در هدایت جریانهای مخالف و معاند با نظام تنها به فته ۸۸ بازنمی گردد بلکه این خط از انتخابات سال ۱۳۸۴ آغاز شده بود.
قدیری ابیانه (مشاور اطلاع رسانی و ارتباطات هاشمی رفسنجانی در انتخابات سال ۸۴) در همین رابطه میگوید:
«پیش از دور دوم انتخابات ریاست جمهوری نهم نیز نتایج نظرسنجی یک مرکز مخالف احمدینژاد حاکی از پیروزی وی با اختلاف بیش از ۵ میلیون رأی در مقابل احمدینژاد بود اما برخی نزدیکان هاشمی با نپذیرفتن این واقعیت، آماده بیان ادعای تقلب در انتخابات بودند، همانطور که امروز نیز موسوی با رفتار خود نشان میدهد یا بیاطلاع است یا مصالح ملت را فدای وجههٔ خود کرده است.”
مشاور سابق هاشمی خاطرنشان کرد: «مطمئن شدم که ایشان در انتخابات شکست فاحشی خواهند خورد. گروهی پیشنهاد میکردند که آقای هاشمی برای جبران اختلاف آرا دست به هنجار شکنی بزند. از اینکه چنین افرادی خود را طرفدار آقای هاشمی میدانند و در ستاد ایشان جمع شدهاند، به شدت متأثر بودم. از آمارها کپی گرفتم و وقتی مهدی هاشمی از جلسه بیرون آمد آن را به وی دادم تا در جلسه تحویل آقای هاشمی دهد و گفتم ایشان چند میلیون رأی از احمدینژاد عقب است. وی گفت: «من این آمار را قبول ندارم و بابا برنده است!»
مهدی هاشمی حتی به این هم بسنده نکرد و برای پیروزی پدرش در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ مبالغ هنگفتی را از بیت المال هزینه کرد تا جایی که «حمزه کرمی» از نویسندگان سایت ضد انقلاب جمهوریت نیز در دفاعیات خود در دادگاه در جمع خبرنگاران گفت: «مهدی هاشمی رفسنجانی اعتقادی به هزینه شخصی برای انتخابات نداشت. بنده با وی صحبت کردم و گوشزد کردم که استفاده از پول بیت المال در انتخابات جرم است ولی مهدی هاشمی نمیپذیرفت.
بهعنوان مثال، شرکت نشر ذره ۵۰۰ میلیون تومان پوستر مربوط به آقای هاشمی را سال ۸۴ چاپ کرد اما پولش را از سازمان بهینه سازی گرفت، به این صورت که آقای مهدی هاشمی با توافق نشر ذره فاکتوری صوری صادر کرد، مبنی بر چاپ ۲۰۰ هزار نسخه از کتاب ۵ جلدی کودک؛ یعنی یک میلیون جلد کتاب و این فاکتور صوری بهعنوان سند اصلی تلقی شد و پولش را از سازمان بهینه سازی پرداخت نمودم و در اختیار نشر ذره قرار گرفت در حالی که فقط تعداد ۲۵ هزار از این کتاب چاپ شد.»
به ترتیب تمام فعالیتهای مهدی هاشمی در سال ۸۴ به همین جا ختم شد تا نقش محوری وی در انتخابات سال ۸۸ درک شود.
* هدایت رسانههای ضد انقلاب؛ کارویژه آقا مهدی در فتنه ۸۸
محوریترین نقش مهدی هاشمی در فتنه ۸۸، به جایگاه او در هدایت رسانهها باز میگردد. در گزارش کمیسیون اصل نود مجلس (ذیل زمینهها و عوامل خارجی فتنه) در رابطه با فتنه سال ۸۸ میخوانیم: «و آخرین عامل پیامهایی بود که غربیها مستقیماً از داخل ایران دریافت کردند و این پیامها منجر به شکلگیری این اشتباه محاسباتی در ذهن آنها شد که سال ۸۸ زمانی مناسب برای کلید زدن پروژه کودتاست، اطلاعات موجود در اسناد اطلاعاتی که به هنگام نگارش این گزارش به آنها مراجعه شده نشان میدهد “مهدی هاشمی” نقشی عمده در ارسال این پیامها به بیرون داشته و از جمله پیامهای مستقیم وی برای آمریکا در واخر سال ۱۳۸۷ موجب شد آمریکا پروژه مذاکرات هستهای با ایران را که اهمیت حیاتی برای آن داشت تعطیل کرده و انرژی خود را به پیروزی اصلاح طلبان در انتخابات ۱۳۸۸ متمرکز نماید.»
مهدی هاشمی در این مقطع از دو طریق رسانههای خبری را هدایت میکرد؛ ۱- پشتیبانی مالی ۲- خبرسازی
اما مهدی هاشمی تنها فرزند فعال در فتنه ی هاشمی نبوده و فائزه هاشمی هم حضوری پررنگ و چشمگیر در فتنه ۸۸ داشته است.
حضور فائزه هاشمی در تجمعات پس از انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ یکی از مواردی است که هاشمی هیچگاه سخنی در محکومیت رفتارهای او و پسرش مهدی هاشمی بیان نکرد. عجیب اینکه هاشمی یکبار نقل کرده بود که دخترش گفته، برای خوردن ساندویچ به خیابان رفته بودم که دستگیرم کردند! دعوت همسر هاشمی به «ریختن مردم در خیابانها در صورت تقلب» از دیگر تصاویری است که از صحنه سیاست ایران حذف نخواهد شد و البته سکوت هاشمی نیز به همین طریق.
عاشورای ۸۸ جایی که پایان همه سبز های عالم بود، دیگر با ابی عبدالله نباید درافتاد، روزی که به عزاداران عاشورا بی احترامی کردند و علم های عزای ارباب را به آتش کشیدند و بازهم فائزه بود در این میان.
حضور فائزه هاشمی در اجتماعها و مراسمات مختلف و سخنرانیهای اصلاح طلبان همواره موجود بوده و نقش آفرینی فائزه در فتنه ۸۸ بسیار واضح و روشن و غیر قابل انکار است.
هر کودک نابالغی که سری به پرونده ی خاندان هاشمی بزند متوجه فتنه گری ها و انقلابی نبودن این خانواده می شود،جای بسی تعجب است که چگونه جناب هاشمی تمامی شواهد و اسنادی را که خاندان وی را در فتنه ۸۸ محکوم می کند،نادیده گرفته و خاندان خود را انقلابی و مبارز در جنگ می داند!